انقلاب سفید

                                              

در 19 دیماه 1341 هـ .ش سالروز اصلاحات ارضی شاه به طور رسمی اعلام کرد که قصد دارد اصول شش گانه‌ای را به رفراندوم بگذارد. این اصول به نام انقلاب سفید عنوان شدند

  _الغای رژیم ارباب و رعیتی

-
ملی کردن جنگل‌ها در سراسر کشور

-
فروش سهام کارخانه‌های دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی

-
سهیم کردن کارگران در منافع کارگاههای تولیدی و صنعتی

-
اصلاح قانون انتخابات

-
ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری

این طرح که به طور کلی در 19 ماده ( در ابتدا 6 ماده و تا پایان سال 55 به 19 ماده افزایش پیدا کرد) تصویب شد که برخی از این مواد به شرح زیر است:

·        اصلاحات ارضی

·        ملی شدن جنگلها و مراتع

·        فروش سهام کارخانه های دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی (مکمل اصل اول)

·        سهیم شدن کارگران در سود کارگا ها

·        اصلاح قانون انتخابات

·        ایجاد سپاه دانش

·        تشکیل سپاه بهداشت

·        تشکیل  سپاه ترویج وآبادانی

·        تشکیل خانه های انصاف

·        ملی شدن آب

·        نوسازی کشور در تمالم مظاهر زندگی آن در شهرو روستا

·        انقلاب اداری و آموزشی کشور.

·        و ....... 

این اصول که شاه آنرا انقلاب سفید نام داده بود در حقیقت رفرم هایی بود بود که آمریکا به کشورهای توسعه نیافته اعلام کرده بود. اصول فوق با جملاتی زیبا و سنجیده معرفی شده بود که مخالفت با آنها مخالفت با منافع عمومی و مصالح ملی قلمداد می‌گردید. امام خمینی بار دیگر مراجع قم را به تشکیل جلسه‌ای و اخذ تصمیم فراخواند. بدین ترتیب جلسه‌ای برگزار شد و در نهایت قرار شد نماینده‌ای از سوی رژیم دعوت شود تا انگیزه شاه را از طرح این لوایح توضیح دهد. به همین منظور آقای بهبودی روانه قم شد و بی‌درنگ با مقامات روحانی و علمای قم به گفتگو نشست و چندین بار بین تهران و قم رفت و آمد کرد و نظرات و پیشنهادهای علمای قم را به رژیم و پاسخهای شاه را به آنان رساند. امام در پاسخ به استفای جمعی از متدینان تهران که از تصویب ملی سئوال کرده بودند می‌نویسد: "به نظر این جانب رفراندوم که به لحاظ رفع بعضی از مشکلات به اسم تصویب ملی خوانده شده، مخالف رأی جامعه، روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت است." امام در ادامه ایرادات خود بر تصویب ملی یا رفراندوم نوشته بود: به پاره‌ای از اشکالات اشاره می‌نمایم:  


  1. در قوانین ایران رفراندوم پیش بینی نشده است.
  2. معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امری است که باید قانون معین کند.
  3. لوایح شش گانه مبهمند و فاصله اعلان آنها تا برگزاری رفراندوم اندک است و مردم فرصت اندیشیدن درباره آنها را ندارند.
  4. اکثریت جامعه ایران قوه تشخیص فهم این اصول را ندارند.
  5. رای دادن باید در محیط آزاد باشد و این در ایران عملی نیست.

امام در آخر نیز تأکید فرمود که:

"به نظر می‌رسد این رفراندوم اجباری مقدمه‌ای برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است."

علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی برای اسلام، قرآن و مملکت احساس خطر کرده‌اند و به نظر می‌رسد که همان معانی را دشمنان اسلام می‌خواهند به دست جمعی از مردم ساده‌دل اغفال شده، اجرا کنند. بی‌نتیجه ماندن گفت و گوهای علما با بهبودی نماینده شاه سبب شد که آنها آیت‌ا… آقا روح‌ا… کمالوند از علمای بزرگ خرم آباد و دارای شم سیاسی بود را به نزد شاه روانه کنند.شاه در پاسخ به پرسشهای کمالوند به جای اینکه توضیح روشنی به وی دهد می‌گوید:

 "
اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم زیرا اگر نکنم از بین می‌روم "

در پایان نیز از علمای ایران گلایه می‌کند که چرا او را همانند علمای اهل سنت اولی‌الامر خطاب نمی‌کنند و برای او دعاگو نیستند. برای روحانیون روشن شد که اصول ادعایی شاه مورد حمایت کامل آمریکاست تا جائیکه ادامه سلطنتش به اجرای لوایح بستگی دارد. امام خمینی در واکنش به اصرار شاه بر انجام رفراندوم در 2 بهمن 1341 هـ . ش طی اعلامیه‌ای آنرا تحریم کرده و رفراندوم را اجباری نامید.

باو جـود شکست شـاه در ماجـراى انجـمـنها, فـشـار آمریکـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه یافت. شـاه در دیـماه 1341 اصـول ششگانه اصلاحات خویـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خمینى بار دیگـر مراجع و عـلمـاى قـم را بـه نـشـست و چاره جویى دوباره فراخواند . با پیشنهاد امام خمینى عـیـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژیم تحریـم شد. در اعلامـیه حضـرت امام از انقلاب سفید شاه بـه انقـلاب سـیـاه تعـبـیـر و هـمـسـویـى شـاه بـا اهـداف آمریکا و اسرائیل افـشا شده بود . از سـوى دیگـر, شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ایـران بـراى انجام اصلاحات آمـریکا به مـقامات واشـنگـتـن اطـمـیـنان داده بـود و نام اصـلاحات را انقـلاب سـفـیـد نهاده بـود. مخالـفت عـلما براى وى بسیار گران مى‌آمد . امام خمـیـنى در اجـتماع مردم, بى پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـى جنایات و هـم پـیـمان با اسرائیل یاد مـى کـرد و مـردم را بـه قـیام فرا مـى خـوانـد. او در سـخـنـرانى خـود در روز دوازده فـروردیـن 1342 شدیـدا از سـکـوت عـلماى قـم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیـم انـتـقـاد کرد و فـرمـود : امـروز سکـوت هـمـراهى بـا دستگـاه جبـار است حضـرت امـام روز بعد ( 13 فروردیـن 42 ) اعلامـیـه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستى یعنى غارتگرى منـتـشر ساخت . راز تأثیر شگـفت پـیـام امام و کـلام امـام در روان مخاطـبـیـنـش که تا مرز جانـبازى پیـش مـى رفت را بایـد در هـمـیـن اصـالت انـدیشه, صلابت راى و صـداقت بـى شـائبه اش بـا مـردم جستجـو کـرد . سال 1342 با تحریـم مراسـم عـیـد نوروز آغـاز و با خـون مظـلـومیـن فیضیه خـونرنگ شد. شـاه بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـریکـا اصـرار مـى ورزیـد و امام خـمـیـنى بر آگاه کردن مردم و قـیـام آنـان در بـرابـر دخـالتهاى آمـریکـا و خیـانـتهاى شاه پـافـشـارى داشـت. در چهـارده فروردیـن 1342 آیـه الله العظمـى حکیـم از نجف طـى تلگـرافـهـایى بـه علما و مراجع ایران خـواستار آن شد کـه همگـى به طـور دسـتـه جمـعى به نجف هجرت کنند. این پیشنهاد براى حفـظ جان عـلما و کیان حـوزه ها مطرح شده بود . حضرت امام بـدون اعـتـنا بـه ایـن تهـدیـدها, پاسخ تلگـراف آیـه الـلـه العـظـمى حکیـم را ارسال نمـوده و در آن تاکیـد کرده بـود کـه هـجـرت دسـتـه جمـعى علما و خالـى کـردن حـوزه علمیه قـم به مصلحت نیست . امام خمیـنـى در پیامـى( بـه تایخ 12 / 2 / 1342 ) به مناسـبـت چهـلـم فاجعـه فـیـضـیـه بـر همـراهـى عـلما و مـلت ایران در رویارویـى سـران ممـالک اسلامـى و دول عربـى بـا اسـرائیل غاصب تـاکید ورزید وپیمانهاى شـاه و اسـرائیل را محکـوم کرد .بدین ترتیب بازار تهران تعطیل و تظاهرات انجام شد در قم نیز تظاهراتی برگزار شد که همه آنها مورد هجوم پلیس قرار گرفته و تعدادی مجروح و دستگیر شدند. شاه برای متقاعد کردن علمای قم با اطلاع قبلی در 4 بهمن به قم سفر کرد. اما امام با اعلامیه‌ای خروج مردم از خانه‌هایشان را تحریم کرده بود. بنابراین بازارها و مغازه یکپارچه تعطیل بودند و به جز افراد مزدوری که از قبل برای اینکار آمده بودند کسی در خیابان‌ها و معابر دیده نمی‌شد. شاه پس از سخنرانی تند و خشمگینانه علیه روحانیت بی‌هیچ دستاوردی به تهران بازگشت و در 6 بهمن 1341 رفراندوم به اجرا گذاشته شد و بنابه اعلان رسانه‌های گروهی 000/600/5 نفر به آن رأی مثبت دادند. روزنامه‌ها «پیروزی» را به شاه و مردم تبریک گفتند. حامیان خارجی و خصوصاً رئیس جمهور آمریکا موفقیت وی را تبریک گفته و اعلام داشت: مسلم است که این پشتیبانی ملی اعتماد آن اعلیحضرت را به درستی راهی که برگزیده‌اند، تقویت کرد." بدین ترتیب این لایحه تصویب گردید و روحانیان به پیشنهاد امام تصمیم گرفته به عنوان اعتراض ماه‌ رمضان که از 8 بهمن آغاز می‌شد از رفتن به مساجد خودداری کرده و برای جلب نظر عمومی تمامی سخنرانی و مساجد را تعطیل نمایند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد